تثاقفلغتنامه دهخداتثاقف . [ ت َ ق ُ ] (ع مص ) خصومت کردن و غلبه کردن بر یکدیگر در حذاقت . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).
تثقیفلغتنامه دهخداتثقیف . [ ت َ ](ع مص ) راست کردن نیزه . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (آنندراج ). راست کردن نیزه را به ثقاف . (ازقطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تعلیم و تهذیب و تلطیف کودک را. (قطر المحیط).