لغتنامه دهخدا
تجلیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) (از: «ج ل و») روشن و هویدا کردن کار را بر کسی . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). هویدا کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (مجمل اللغة). پیدا کردن . (ترجمان عادل بن علی ) (مجمل اللغة). روشن کردن . (دهار) (منتهی الارب