زبان تخصصیspecial language,specialized language,language for special purposes, LSPواژههای مصوب فرهنگستانزبان مربوط به یک حوزة موضوعی که در آن از روشهای بیانی خاص استفاده میشود
چراگاه تخصیصیgrazing allotment, range allotmentواژههای مصوب فرهنگستانمحدودۀ معینی از یک مرتع که به شمار مشخصی از دامهای متعلق به فرد دارای مجوز اختصاص یافته است
مفردة تخصصيةدیکشنری عربی به فارسیسخن دست و پا شکسته , سخن بي معني , اصطلا حات مخصوص يک صنف , لهجه خاص
تخصصیسازی عمودیvertical specializationواژههای مصوب فرهنگستانافزایش ارتباط در زنجیرة فرایندهای تولید یک صنعت بهگونهای که هر کشور یا بنگاه در مرحلة خاصی از زنجیرة تولید تخصص داشته باشد
راهبُرد تخصصیسازیproduct specialization strategy, market specialization strategy, target specialization strategyواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی که شرکت برای معطوف کردن فعالیتهای خود به بخش خاصی از بازار به کار میبرد
زبان تخصصیspecial language,specialized language,language for special purposes, LSPواژههای مصوب فرهنگستانزبان مربوط به یک حوزة موضوعی که در آن از روشهای بیانی خاص استفاده میشود
تخصصیسازی عمودیvertical specializationواژههای مصوب فرهنگستانافزایش ارتباط در زنجیرة فرایندهای تولید یک صنعت بهگونهای که هر کشور یا بنگاه در مرحلة خاصی از زنجیرة تولید تخصص داشته باشد
زبان تخصصیspecial language,specialized language,language for special purposes, LSPواژههای مصوب فرهنگستانزبان مربوط به یک حوزة موضوعی که در آن از روشهای بیانی خاص استفاده میشود
طبیعتگردی تخصصیhard ecotourism, active ecotourism, deep ecotourism, eco-specialist ecotourismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی طبیعتگردی با گرایش به سفرهای تخصصی و طولانی در طبیعت بکر و نیمهبکر با حداقل خدمات در گروههای کوچک