لغتنامه دهخدا
طاق و طرنب . [ ق ُ طُ رُمْب ْ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) طاق و ترم . طاق و ترنب . طاق و طرم . طاق و طارم . از لغات مترادفه است ، به معنی کرّ و فر و طمطراق و خودنمائی باشد. (برهان ). فر و شکوه : آمد ز پی عروس خواهی با طاق و طرنب پادشاهی . <p cl