ترمالغتنامه دهخداترما. [ ت َ رَ ] (ع ) این کلمه را همیشه مرکب با «لا» استعمال کرده «لاترما» گویندیعنی لاسیما. (ناظم الاطباء). و رجوع به لاترما شود.
ترمالغتنامه دهخداترما. [ ت ِ ] (ع اِ) شالة ترما و بقچه ٔ ترما، شال کشمیر. (دزی ج 1 ص 146) رجوع به ترمه شود.
ترماءلغتنامه دهخداترماء. [ ت َ ] (ع مص ) تیر انداختن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تیر انداختن یکی دیگری را. (اقرب الموارد).
ترمیالغتنامه دهخداترمیا. [ ت ِ ] (اِخ ) جزیره ای از مجمعالجزایر سیکلاد یونان در ولایت تزیا است که 75 هزار گز مربع وسعت و 3200 تن سکنه دارد. این جزیره دارای آبهای معدنی و گرم است و محصول آن شراب و ابریشم و پارچه های کتانی است .
سترومالغتنامه دهخداستروما. [ ] (اِخ ) نام رودی است در تراکیه که به ستریمون موسوم است و میرسین نیز خوانند. (از ایران باستان ج 1 ص 638). رجوع به ستریمون و میرسین شود.
کوسترومالغتنامه دهخداکوستروما. [ ک ُ رُ ] (اِخ ) شهری است در اتحاد جماهیر شوروی (روسیه ) که بر کنار رود ولگا واقع است و 171000تن سکنه و کارخانه های پارچه بافی دارد. (از لاروس ).