لغتنامه دهخدا
ترکتاز. [ ت ُ ] (اِمص مرکب ) ترکتازی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مطلق تاختن . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). تاخت آوردن بیخبر وناگاه بر سبیل تاراج بود و غارت . (فرهنگ جهانگیری ) (انجمن آرا) (از غیاث اللغات ) (از فرهنگ رشیدی ) (از آنندراج ). مثل تاخت ترکان . (فرهنگ رشیدی ) (از