تریولغتنامه دهخداتریو. [ ت َ ] (اِ) با واو مجهول پارچه و جامه ٔ سفید باریک را گویند. (برهان ) (انجمن آرا) (از آنندراج ). پارچه و جامه ٔ سبک نازک . (ناظم الاطباء).
تریوفرهنگ فارسی معین(تِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - قطعه ای که برای سه ساز یا سه نوازنده ساخته شده باشد. 2 - آواز سه نفری .
ترپولغتنامه دهخداترپو. [ ت َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان اشکور علیا، در بخش رودسر شهرستان لاهیجان که 38 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
ترپولغتنامه دهخداترپو. [ تْرُ / ت ِ رُ پ ُ] (اِخ ) نام آلمانی اپاوا ، یکی از شهرهای چکسلواکی . || کنگره ٔ ترپو، که از 20 اکتبر تا 20 دسامبر 1820 م . با حضور
ثرولغتنامه دهخداثرو. [ ث َرْوْ ] (ع مص ) بسیار شدن . || بسیار گردانیدن . بسیار عدد گردانیدن چیزی را. || زیاده کردن مال و غیر آن . || به بسیاری غلبه کردن . (تاج المصادر بیهقی ).
تریولتلغتنامه دهخداتریولت . [ ت ِ ی ُ ] (اِخ ) والی پاراپامیز که اسکندر او را معزول کرد. و کنت کورث گوید که اسکندر این والی خارجی را از جهت تعدیاتی که کرده بود کشت . و رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1842 شود.
تریونلغتنامه دهخداتریون . [ ] (اِ) به یونانی دفلی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به دفلی و خرزهره شود.
تریوهلغتنامه دهخداتریوه . [ ت َ وِ ] (اِ) راهی بود بر شبه پشته . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 482). راه پشته پشته ٔ ناهموار پست و بلند را گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). راه پشته پشته بود. (فرهنگ جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (شرفنامه ٔمنیری ). راهی پشته پشت
گروه نوازندگانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی نوازندگان، دوئت، تریو، کوارتت تکنوازی، کنسرت ارکستر، گروه کُر، ارکسترسمفونی، ارکستر فیلارمونیک، ارکستر مجلسی، باند
ترشلغتنامه دهخداترش . [ ت ُ/ ت ُ رُ ] (ص ) مزه ٔ معروف که بعربی حامض گویند. (غیاث اللغات ). طعم معروف . (آنندراج ). حامض و هر چیز که حموضت داشته باشد و دارای مزه ٔ نامطبوع بود. (ناظم الاطباء). محمد معین در حاشیه ٔ برهان آرد:... پهلوی ترش ، کردی ترش ، بلوچی ت
تریولتلغتنامه دهخداتریولت . [ ت ِ ی ُ ] (اِخ ) والی پاراپامیز که اسکندر او را معزول کرد. و کنت کورث گوید که اسکندر این والی خارجی را از جهت تعدیاتی که کرده بود کشت . و رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1842 شود.
تریونلغتنامه دهخداتریون . [ ] (اِ) به یونانی دفلی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به دفلی و خرزهره شود.
تریوهلغتنامه دهخداتریوه . [ ت َ وِ ] (اِ) راهی بود بر شبه پشته . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 482). راه پشته پشته ٔ ناهموار پست و بلند را گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). راه پشته پشته بود. (فرهنگ جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (شرفنامه ٔمنیری ). راهی پشته پشت
استریوفرهنگ فارسی معین(اِ تِ یُ) [ انگ . ] (اِ.) نوعی دستگاه صوتی که توانایی پخش یا ضبط صدا را در دو یا چند جهت دارد.