تزلخلغتنامه دهخداتزلخ . [ ت َ زَل ْ ل ُ ] (ع مص ) لغزیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تزحلق . (اقرب الموارد) (المنجد). و رجوع به تزحلق شود.
تزلیخلغتنامه دهخداتزلیخ . [ ت َ ] (ع مص ) هموار گردانیدن و تابان کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تملیس چیزی . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). و رجوع به تملیس در همین لغت نامه شود.
متزلخلغتنامه دهخدامتزلخ . [ م ُ ت َ زَل ْ ل ِ ] (ع ص ) به زیر افکنده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || فرولغزیده بواسطه ٔ سرازیری یا لغزانی جای . (ناظم الاطباء). لغزنده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تزلخ شود.
متزلخلغتنامه دهخدامتزلخ . [ م ُ ت َ زَل ْ ل ِ ] (ع ص ) به زیر افکنده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || فرولغزیده بواسطه ٔ سرازیری یا لغزانی جای . (ناظم الاطباء). لغزنده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تزلخ شود.