تسلقلغتنامه دهخداتسلق . [ ت َ س َل ْ ل ُ ] (ع مص ) به دیوار برشدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). بالا رفتن بر دیوار صاف . (از متن اللغة). || بی آرامی و اضطراب از درد یا اندوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ن
تسلیکلغتنامه دهخداتسلیک . [ ت َ ] (ع مص ) اسلاک .(متن اللغة). || داخل شدن در مکان . (از المنجد). پیچاندن رشته را بر مِسلَکَة. (از المنجد).
تصلقلغتنامه دهخداتصلق . [ ت َ ص َل ْ ل ُ ] (ع مص ) فریاد کردن زن از درد زه .(تاج المصادر بیهقی ). بانگ کردن زن از درد زه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || در خاک غلطیدن ستور و جز آن از مشقت و اندوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ||
تصلیکلغتنامه دهخداتصلیک . [ ت َ ] (ع مص ) بستن سر پستان ناقه را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تسورلغتنامه دهخداتسور. [ ت َ س َوْوُ ] (ع مص ) به دیوار بر شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). بر دیواربرآمدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بر دیوار برشدن . و از راه دیوار به خانه شدن . (مجمل اللغة). بر بالای دیوار شدن . (از اقرب الموارد) (از
متسلقلغتنامه دهخدامتسلق . [ م ُ ت َ س َل ْ ل ِ ] (ع ص ) به دیوار بر شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بالابرنده ٔ دیوار . (ناظم الاطباء). || بی آرام از درد یا اندوه . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تسلق شود.
متسلقلغتنامه دهخدامتسلق . [ م ُ ت َ س َل ْ ل ِ ] (ع ص ) به دیوار بر شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بالابرنده ٔ دیوار . (ناظم الاطباء). || بی آرام از درد یا اندوه . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تسلق شود.