روش چندضلعیهای تیسنThiessen polygons method,Thiessen polygons,Voronoi tessellation,Voronoi decomposition,Voronoi partition,Direchlet-Zerleguny,Delauney triangulationواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای توصیف الگوهای استقرار برپایة قرارگیری استقرارگاهها در موقعیتهای خاص پیرامون محوطهها یا عارضههای دیگر
تیسینلغتنامه دهخداتیسین . [ سی ی َ ] (اِخ ) نقاش بزرگ ایتالیائی (1483-1576 م .) در حدود 1516 م . بزرگترین نقاش ونیز بشمار میرفت . معروفترین اثر او «امپراطور شارل پنجم » است که او را پس از فتح
تسینلغتنامه دهخداتسین . [ ت ِ ] (اِخ ) یکی از بخشهای کشور سویس است که 15700 تن سکنه دارد و مرکز آن بلنزونا است .
تسینلغتنامه دهخداتسین . [ ت ِ ] (اِخ ) به ایتالیایی تیسینو رودی است به سویس و ایتالیا که پس از عبور از برکه ٔ ماژور، از پاوی میگذرد و داخل پو میشود و 248 هزار گز طول دارد. آنیبال در سال 218 ق . م . پلی بر روی آن ساخت .
تشنلغتنامه دهخداتشن . [ ت َ / ت ِ ش َ] (اِ) جاکشو است و آن دانه باشد نرم و سیاه و لغزنده از عدس بزرگتر که در داروهای چشم بکار برند. (برهان ) (آنندراج ) (از فرهنگ رشیدی ) (از ناظم الاطباء).
سن یاتسنلغتنامه دهخداسن یاتسن . [ س َ س ِ ] (اِخ ) سیاستمدار چینی . در نزدیک کانتن بسال 1866 م . متولد و بسال 1925 درگذشت . وی مؤسس و محرک انقلاب 1911 م . در کشور چین بود و در <span class="hl" d
مستسنلغتنامه دهخدامستسن . [ م ُ ت َ س َن ن ] (ع ص ) نعت مفعولی از استسنان . راه پاسپرده . (منتهی الارب ). راه که آن را پیموده باشند. || (اِ)اسد و شیر. (اقرب الموارد). رجوع به استسنان شود.
مستسنلغتنامه دهخدامستسن . [ م ُ ت َ س ِن ن ] (ع ص ) نعت فاعلی از استسنان . مسن و سالخورده .(اقرب الموارد). || پیماینده ٔ طریقه و روشی . (اقرب الموارد). || راه پاسپرده شده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استسنان شود.
تین تسنلغتنامه دهخداتین تسن . [ ی ِ ] (اِخ ) شهر و بندری است در چین که در کنار په ای هو واقعاست و 1800000 تن سکنه دارد. این شهر یکی از مراکز مهم صنعتی است (ذوب و تصفیه ٔ فلزات ، محصولات شیمیائی ،نساجی و مواد غذایی ). در سال 1857