تصادفاً وقوع یافتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ] تصادفاً وقوع یافتن، اتفاقاً واقع شدن، آمدن برخورد کردن خطر کردن، قمار کردن قرعه بهنامش اصابت کردن
احدثدیکشنری عربی به فارسیدر رسيدن , اتفاق افتادن , رخ دادن , روي دادن , رخ دادن اتفاق افتادن , واقع شدن , تصادفا برخوردکردن , پيشامدکردن