تصادفیسازیrandomisation/ randomizationواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای تخصیص یا تقسیم شرکتکنندگان به گروههای مختلف در مطالعات تجربی که صرفاً بر مبنای تصادف انجام میگیرد
تصادفیسازی خوشهایcluster randomisationواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن، بهجای افراد، گروهها یا خوشههای متشکل از افراد آزمودنی، بهطور تصادفی، به گروههای تیماری تخصیص مییابند
تصادفیسازی طبقهایstratified randomisationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تصادفیسازی که در آن واحد تصادفی کردن طبقات و اقشار شرکتکنندگان است نه خود افراد
آزمونهای تصادفیسازیrandomization testsواژههای مصوب فرهنگستانروشهایی برای تعیین مستقیم معنیداری آماری براساس دادهها بدون نیاز به بهرهگیری از توزیع نمونهگیری مشخص
randomizingدیکشنری انگلیسی به فارسیتصادفی، تصادفی کردن، بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن، بصورت امار تصادفی نشان دادن
randomizedدیکشنری انگلیسی به فارسیتصادفی، تصادفی کردن، بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن، بصورت امار تصادفی نشان دادن
تصادفیسازی خوشهایcluster randomisationواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن، بهجای افراد، گروهها یا خوشههای متشکل از افراد آزمودنی، بهطور تصادفی، به گروههای تیماری تخصیص مییابند
تصادفیسازی طبقهایstratified randomisationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تصادفیسازی که در آن واحد تصادفی کردن طبقات و اقشار شرکتکنندگان است نه خود افراد
آزمونهای تصادفیسازیrandomization testsواژههای مصوب فرهنگستانروشهایی برای تعیین مستقیم معنیداری آماری براساس دادهها بدون نیاز به بهرهگیری از توزیع نمونهگیری مشخص