لغتنامه دهخدا
تظفیر. [ ت َ ] (ع مص ) خوشبوی کردن جامه را به ظفار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پیروزی دادن و پیروزمند ساختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پیروز گردانیدن خداوند کسی را بر دشمن وی . (از اقرب الموارد). || ظفرک اﷲ گفتن کسی را. (من