لغتنامه دهخدا
تعقیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) خورانیدن چیزی به بچه ٔ نوزاده تا بیرون آورد آنچه در شکم وی باشد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تیر به هوا درانداختن . (تاج المصادر بیهقی ). انداختن تیر در هوا. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دور برشدن مر