تغزیرلغتنامه دهخداتغزیر. [ ت َ ] (ع مص ) به هر دونوبت یک بار دوشیدن شیر را هنگام کم شیری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گذاشتن یک دوشیدن میان دو دوشیدن ناقه هنگام کم شیری . (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
طغاجرلغتنامه دهخداطغاجر. [ طُ ج َ ] (اِخ ) صورتی از طوغاجار نویان است . رجوع به ترجمه ٔتاریخ ادبیات ایران براون ج 3 ص 38 و طغاجار شود.
طغاجارلغتنامه دهخداطغاجار. [ طُ ] (اِخ ) (امیر...) یکی از امرای مغول که از سال 678 تا 694 هَ . ق . پیوسته مرجع مهام امور بود. وی مردی ناسپاس بود وپیوسته با اولیاء نعمت خود خیانت میورزید و با دشمنان آنها سازش میکرد و بسا که بر ا