تبدیل کردنفرهنگ مترادف و متضاد۱. تغییردادن، دگرگون ساختن، دگرسان کردن ۲. تعویض کردن، معاوضه کردن (ارز، پول)
گرداندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. بهگردشدرآوردن، پردادن، چرخاندن، حرکتدادن ۲. برگردانیدن، تحریف کردن، تغییردادن، دگرگون ساختن، منحرف کردن
عدلدیکشنری عربی به فارسیتعديل کردن , تنظيم کردن , تغييردادن , عوض کردن , اصلا ح کردن , تغيير يافتن , جرح و تعديل کردن , دگرگون کردن , ترميم کردن , تغيير دادن , راست کردن , درست کردن , مرتب کردن