تفنگدارلغتنامه دهخداتفنگدار. [ ت ُ ف َ ] (نف مرکب ) آنکه تفنگ برمیدارد و نگهبان تفنگ . (ناظم الاطباء). تفنگ چی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || دسته ای از نظامیان بعهد قاجاریه . (یادداشت ایضاً).- تفنگداران دریایی ؛ یکی از رسته های سپاه انگلستان .- <span class="hl"
پایگاه تفنگداران دریاییmarine baseواژههای مصوب فرهنگستانپایگاهی برای پشتیبانی از نبردهای زمینی تفنگداران دریایی که دارای تسهیلاتی است که امکان عملیات و نبرد تفنگداران دریایی را فراهم میسازد
تفنگدارلغتنامه دهخداتفنگدار. [ ت ُ ف َ ] (نف مرکب ) آنکه تفنگ برمیدارد و نگهبان تفنگ . (ناظم الاطباء). تفنگ چی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || دسته ای از نظامیان بعهد قاجاریه . (یادداشت ایضاً).- تفنگداران دریایی ؛ یکی از رسته های سپاه انگلستان .- <span class="hl"
تفنگدارلغتنامه دهخداتفنگدار. [ ت ُ ف َ ] (نف مرکب ) آنکه تفنگ برمیدارد و نگهبان تفنگ . (ناظم الاطباء). تفنگ چی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || دسته ای از نظامیان بعهد قاجاریه . (یادداشت ایضاً).- تفنگداران دریایی ؛ یکی از رسته های سپاه انگلستان .- <span class="hl"