لغتنامه دهخدا
تفنین . [ ت َ ] (ع مص ) گوناگون کردن . (تاج المصادر بیهقی ). نوع نوع کردن .(زوزنی ). گونه گونه ساختن مردم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || درآمیختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) آمیختن چیزی را به چیزی . (از اقرب الموارد). || کهنه شدن جامه ب