زاده ٔ ثانیلغتنامه دهخدازاده ٔ ثانی . [ دَ / دِ ی ِ ](اِخ ) کنایه از پیغمبر که پس از خداوند برتر از همه موجودات است . دارای رتبت دوم وجود است : زاده ٔ ثانی است احمد در جهان صد قیامت بوده او اندر عیان . مولوی (مثن
تن زدهلغتنامه دهخداتن زده . [ ت َ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) خاموش . (ناظم الاطباء). خموش . (شرفنامه ٔ منیری ). کاغه . (فرهنگ اسدی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : در من نگاه کرد، چو گفتم چه کرده ام گفت ای ندانمت که چه گویم هزار بار<
بالگروهheli team, helicopter teamواژههای مصوب فرهنگستانگروهی متشکل از نیروهای مجهز به تجهیزات رزمی که با استفاده از بالگرد ترابری میشوند