تنییرلغتنامه دهخداتنییر. [ ت َن ْ ] (ع مص ) جامه را علم کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). علم و نگار کردن در جامه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تِنورtenorواژههای مصوب فرهنگستان1. زیرترین صدای طبیعی مردان 2. بخشِ زیرتر بلافاصله پس از باس در موسیقی چهاربخشی آوازی 3. یکی از اعضای بم در برخی خانوادههای سازی