تُنِ حجمیmeasurement tonne, measurement tonواژههای مصوب فرهنگستانواحدی که معادل چهل پای مکعب است و از آن برای بارهای حجمی استفاده میشود
کارمایهفرهنگ فارسی عمید۱. قدرت؛ توانایی.۲. مادۀ اصلی.۳. (فیزیک) انرژی: کارمایهٴ حرارتی، کارمایهٴ مکانیکی، کارمایهٴ نوری.