اَنگیرِ تَوَرزَهگویش بختیاریانگور تورزه (نوعى انگور به رنگ سفید ودانههاى درشت با پوستِ ضخیم و هستهدرشت).
تارجهلغتنامه دهخداتارجه . [ رُ ج َ ](اِخ ) طُرّاز. شهری است به اسپانیا (غرناطه ) (ایالت مالقه ) که 5000 تن سکنه و باغهای انگور بسیار نیکو دارد. تجارت آنجا مشروبات الکلی و میوه است و کارخانه های پارچه بافی دارد.
تورزینلغتنامه دهخداتورزین . [ ت َ وَ ] (اِ مرکب ) تورزی . سلاحی به شکل تبر که در پهلوی زین گذارند و تبرزین نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به تبرزین شود.
سفیدارلغتنامه دهخداسفیدار. [ س ِ ] (اِ مرکب ) سفیددار. سپیدار. درختی است از تیره ٔ «سالیکاسی » و از جنس «پوپولوس » سه گونه ٔ آن در ایران موجود است .1- سفیدار: آن را در مازندران و گرگان ، سفیدار و اسپیدار در نور، اسپیدار در دیلمان ،و لاهیجان سفیدپلت ، در اطر
تورزینلغتنامه دهخداتورزین . [ ت َ وَ ] (اِ مرکب ) تورزی . سلاحی به شکل تبر که در پهلوی زین گذارند و تبرزین نیز گویند. (ناظم الاطباء). رجوع به تبرزین شود.