لغتنامه دهخدا
توریض . [ ت َ ] (ع مص ) غائط رقیق و تنگ انداختن . || به یکبار بیضه نهادن مرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). توریض ماکیان ؛ یعنی زیر بال گرفتن ماکیان تخم را سپس برخاستن و بیضه نهادن به یکبار. ابومنصور گوید: که این تصحیف باشد و صحیح توریص است . (از اقرب الموارد). |