۱. ضربهای که با دست بر سر کسی بزنند.۲. [مجاز] تحقیر؛ سرزنش تحقیرآمیز.
ضربه با دست به سر
۱. خواروزبون.۲. کسی که نزد همه خوار، خفیف، و بیمقدار باشد.
lumps
underling
ضعیف،زیر دست
عمل جنسی.
خفیف، خوار، ذلیل
کتک.
توسری
۱سکندری ۲سیلی – توسری
بی دست وپاها، توسری خورها
مشتی که از بالا به کله بزنند،توسری
۱. آنکه سیلی بخورد.۲. توسریخور.
bean