توسکائیانBetulaceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از راشسانان، به شکل درخت و درختچه، با برگهای متناوب و کامل و خزانکننده و گلآذینهای سنبلۀ تکجنسی
توشقانلغتنامه دهخداتوشقان . (ترکی ، اِ) لفظ ترکی است به معنی خرگوش . از لغات ترکی نوشته شد. (غیاث اللغات ) (ازآنندراج ). و امروز خرگوش را توشان و دوشان گویند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
توشکانلغتنامه دهخداتوشکان . (اِ) گلخن و آتشدان گرمابه و حمام را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آتشدان گرمابه . (شرفنامه ٔ منیری ). آتشدان گرمابه باشد و آن را تون نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری ).
توسکاAlnusواژههای مصوب فرهنگستانسردۀ درختی یا درختچهای زینتی خزاندار از توسکائیان با حدود 30 گونه که در مناطق سرد و مرطوب نیمکرۀ شمالی و غرب امریکای جنوبی پراکنده هستند؛ گلهای بدون گلبرگ این سرده تکجنسی و یکپایه و برگهای آنها متناوب است