توضیح المسائلواژهنامه آزادرسالۀ توضیح المسائل به کتاب های احکام شیعه گفته می شود که مراجع تقلید شیعه برای توضیح مسائل فقهی برای عموم می نویسند. احکام با طبقه بندی موضوعی در آن آورده می شود و گاهی حاوی استفتائات (یعنی سوال و جواب) است.
تؤدةلغتنامه دهخداتؤدة. [ ت ُ ءَ دَ ] (ع اِمص ) (از «ؤد») آهستگی و درنگی . تُؤْدَة. (منتهی الارب ). رجوع به تواد شود.
تودعلغتنامه دهخداتودع . [ ت َ وَدْ دُ ] (ع مص ) در میدع نگاه داشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): به تتودع الحَسَب َ المصونا؛ ای تقیه و تصونه . (اقرب الموارد). || در حاجت خودش داشتن ، از اضداد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): تودع فلاناً؛ ابتذله ف
استبراءواژهنامه آزاداستبراء عمل مستحبی است که مردان، بعد از بیرون آمدن بول (ادرار)، برای اینکه یقین کنند بول در مجرا نمانده است انجام میدهند. به رساله توضیح المسائل مراجعه شود.
رسالهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه رساله، تز، پایاننامۀدکترا، پژوهشنامه توضیح المسائل تحقیق، پژوهش ◄ جستجو اثر فلسفی، متافیزیک (مابعدالطبیعه) ارسطو[فلسفه 449]
مطهراتلغتنامه دهخدامطهرات . [ م ُ طَهَْ هَِ ] (ع ص ، اِ) ج ِمطهر. چیزهائی که بر حکم فقه اسلامی وسیله ٔ تطهیر اشیاء متنجس هستند. در توضیح المسائل آرد: یازده چیز نجاست را پاک می کند و آنها را مطهرات گویند. اول آب . دوم زمین . سوم آفتاب . چهارم استحاله . پنجم کم شدن دوسوم آب انگور. ششم انتقال . هف
وترلغتنامه دهخداوتر. [ وِ / وَ ] (ع اِ) تنها و طاق . (منتهی الارب ). فرد و تنها و طاق . عدد طاق . (ناظم الاطباء). عدد که طاق باشد و از همین است صلوة وتر خلاف شفع. (کشاف اصطلاحات الفنون ). تک و یگانه . (السامی فی الاسامی ).- صلوة وتر</spa
حیضلغتنامه دهخداحیض . [ ح َ ] (ع اِمص ) بی نمازی زن . (ناظم الاطباء). بی نمازی زنان : قیل و منه الحوض لان الماء یسیل الیه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). عادت . قاعدگی . حیض خونی است که غالباًدر هر ماه چند روزی از رحم زنها خارج میشود و زن رادر موقع دیدن خون حیض حائض گویند. خون حیض در بیشترا
توضیحلغتنامه دهخداتوضیح . [ ت َ ] (ع مص ) پیدا کردن . (منتهی الارب ). پیدا و آشکار کردن . (ناظم الاطباء). روشن و پیدا کردن . (آنندراج ). پیدا ساختن . (غیاث اللغات ). واضح و آشکار کردن امری را. (از اقرب الموارد). بازنمودن مطلبی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || (اصطلاح فن نحو) عبارت است از رفع اض
توضیحدیکشنری فارسی به انگلیسیclarification, comment, definition, demonstration, elaboration, elucidation, enunciation, explanation, exposition, illumination, illustration, interpretation, rubric
توضیحلغتنامه دهخداتوضیح . [ ت َ ] (ع مص ) پیدا کردن . (منتهی الارب ). پیدا و آشکار کردن . (ناظم الاطباء). روشن و پیدا کردن . (آنندراج ). پیدا ساختن . (غیاث اللغات ). واضح و آشکار کردن امری را. (از اقرب الموارد). بازنمودن مطلبی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || (اصطلاح فن نحو) عبارت است از رفع اض