خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توفان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توفان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از یونانی] (هواشناسی) tufān = طوفان
-
توفان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) tufān ۱. غران؛ غرشکنان.۲. جوشوخروشکنان؛ شوروغوغاکنان.
-
واژههای همآوا
-
طوفان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] tufān ۱. (هواشناسی) جریان شدید هوا؛ باد سخت و تند.۲. [مجاز] هر نوع اتفاق ناخوشایند.۳. [مجاز] همهمه.۴. [قدیمی] آب فراوان یا سیل شدید که ناگهان مساحت زیادی از زمین را فراگیرد و غرق کند.
-
جستوجو در متن
-
دولخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دولاخ› [قدیمی] du(o)lax ۱. گردوغبار.۲. توفان توٲم با گردوخاک.
-
مرغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: morv] (زیستشناسی) morq ۱. جانوری از خانوادۀ ماکیان که برای استفاده از گوشت یا تخمش پرورش مییابد؛ مرغ خانگی.۲. پرنده.〈 مرغ استخوانخوار:۱. عقاب شکاری.۲. هما.〈 مرغ انجیرخوار: (زیستشناسی) پرندهای از راستۀ گنجشکان که انگور و ا...