توقیفگاهلغتنامه دهخداتوقیفگاه . [ ت َ / تُو ] (اِ مرکب ) زندان . فرهنگستان ایران «بازداشتگاه » را به جای این کلمه پذیرفته است . رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران شود.
بازبینی توقفگاهیramp checkواژههای مصوب فرهنگستانبازبینی چشمی بیرونی هواگرد به همراه بازبینی وضعیت ترمزها و تایرها و سیالات هیدرولیک و روغن و آب و سایر اقلام مصرفی در محوطة روباز
ترمز توقفگاهparking brakeواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع ترمز که قطار ایستاده در خط توقفگاه یا آشیانۀ تعمیر را برای مدت طولانی ساکن نگه میدارد
توقفگاه جنبیfringe parking, peripheral parkingواژههای مصوب فرهنگستانتوقفگاهی که مستقیماً در حاشیۀ منطقۀ تجاری مرکزی شهر واقع شده و رانندگان میتوانند خودروهای سواری خود را در آن بگذارند و بقیۀ مسیر را ازطریق وسایل نقلیۀ عمومی طی کنند
توقفگاه دوردستremote parkingواژههای مصوب فرهنگستانتسهیلاتی توقفگاهی که فاصلۀ آن از مرکز فعالیت بیش از آن است که بتوان پیاده طی کرد و با وسایل نقلیۀ خطی به مرکز فعالیت متصل میشود
بازبینی توقفگاهیramp checkواژههای مصوب فرهنگستانبازبینی چشمی بیرونی هواگرد به همراه بازبینی وضعیت ترمزها و تایرها و سیالات هیدرولیک و روغن و آب و سایر اقلام مصرفی در محوطة روباز
ترمز توقفگاهparking brakeواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع ترمز که قطار ایستاده در خط توقفگاه یا آشیانۀ تعمیر را برای مدت طولانی ساکن نگه میدارد
توقفگاه جنبیfringe parking, peripheral parkingواژههای مصوب فرهنگستانتوقفگاهی که مستقیماً در حاشیۀ منطقۀ تجاری مرکزی شهر واقع شده و رانندگان میتوانند خودروهای سواری خود را در آن بگذارند و بقیۀ مسیر را ازطریق وسایل نقلیۀ عمومی طی کنند
توقفگاه دوردستremote parkingواژههای مصوب فرهنگستانتسهیلاتی توقفگاهی که فاصلۀ آن از مرکز فعالیت بیش از آن است که بتوان پیاده طی کرد و با وسایل نقلیۀ خطی به مرکز فعالیت متصل میشود
توقفگاه جنبیfringe parking, peripheral parkingواژههای مصوب فرهنگستانتوقفگاهی که مستقیماً در حاشیۀ منطقۀ تجاری مرکزی شهر واقع شده و رانندگان میتوانند خودروهای سواری خود را در آن بگذارند و بقیۀ مسیر را ازطریق وسایل نقلیۀ عمومی طی کنند
توقفگاه دوردستremote parkingواژههای مصوب فرهنگستانتسهیلاتی توقفگاهی که فاصلۀ آن از مرکز فعالیت بیش از آن است که بتوان پیاده طی کرد و با وسایل نقلیۀ خطی به مرکز فعالیت متصل میشود
ترمز توقفگاهparking brakeواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع ترمز که قطار ایستاده در خط توقفگاه یا آشیانۀ تعمیر را برای مدت طولانی ساکن نگه میدارد
کارکرد توقفگاهparking turnoverواژههای مصوب فرهنگستاننسبت تعداد وسایل نقلیۀ متوقفشده در مدت و محدودۀ معین به تعداد کل محلهای توقف در آن محدوده