تولائیانلغتنامه دهخداتولائیان . [ ت َ وَل ْ لا ] (اِ مرکب ) گروهی که به دوستی علی و خاندان و اولاد او تظاهر می کردند. رجوع به سبک شناسی بهار ج 3 ص 255 شود.
تولیانلغتنامه دهخداتولیان . (اِخ ) دهی از دهستان بویراحمد سردسیر است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6). رجوع به فارسنامه ٔ ناصری شود.
طویلانلغتنامه دهخداطویلان . [ طَ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیائی بخش اسدآباد شهرستان همدان در 27 هزارگزی باختر قصبه ٔ اسدآباد و 6 هزارگزی میوله . کوهستانی و سردسیر با 960 تن سکنه . آب آن از قنات
تولانتینولغتنامه دهخداتولانتینو. [ ت ُ تی ن ُ ] (اِخ ) شهری است در ایتالیا که 15300 تن سکنه دارد. در سال 1797 م . بر طبق قراردادی که میان پاپ و بناپارت در اینجا منعقد شد پیوستگی سرزمین اوینیون با کشور فرانسه مجاز گردید. (از لاروس
تولان جربیلغتنامه دهخداتولان جربی . [ ] (اِخ ) تولون جربی . یکی از سرداران معتبر چنگیز و امیر یکی از هزاره های لشکر دست راست وی بوده است . و او پسر منکلیک ایجیکه ،شوهر مادر چنگیز بود. رجوع به تاریخ جهانگشا ج 2 ص 211 و حاشیه ٔ شماره
تولان جربیلغتنامه دهخداتولان جربی . [ ] (اِخ ) تولون جربی . یکی از سرداران معتبر چنگیز و امیر یکی از هزاره های لشکر دست راست وی بوده است . و او پسر منکلیک ایجیکه ،شوهر مادر چنگیز بود. رجوع به تاریخ جهانگشا ج 2 ص 211 و حاشیه ٔ شماره
تولانتینولغتنامه دهخداتولانتینو. [ ت ُ تی ن ُ ] (اِخ ) شهری است در ایتالیا که 15300 تن سکنه دارد. در سال 1797 م . بر طبق قراردادی که میان پاپ و بناپارت در اینجا منعقد شد پیوستگی سرزمین اوینیون با کشور فرانسه مجاز گردید. (از لاروس