خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توگویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توگویی
فرهنگ فارسی عمید
(قید) toguy(')i انگار.
-
جستوجو در متن
-
بدآغار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹بدآغاز› [قدیمی] bad[']āqār بدذات؛ بدسرشت؛ بدنهاد: ◻︎ یکی زشتروی بدآغار بود / توگویی به مردمگزی مار بود (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۱۰۰).
-
تنندو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تنند، تندو، تننده› (زیستشناسی) [قدیمی] tanandu = عنکبوت: ◻︎ ز باریکی و سستی هردو پایم / توگویی پای من پای تنندوست (آغاجی: شاعران بیدیوان: ۱۹۰).