لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن یزیدبن مسلم الغنوی البصری . عقیلی غالب احادیث او را موهوم می داند و سپس سیاق این حدیث مرفوع ابراهیم بن المعتمر العروقی را که از خالد و خالداز برأبن یزید از قتادة از انس آورده است نیکو میداند: «یوش» أن یملاء اﷲ ایدیکم من العجم ثم یجعلهم اسداً لایفرون