تُردش فلزمذابliquid-metal embrittlementواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ترکخوردگی محیطی در فلزات معمولاً چکشخوار براثر تماس با فلز مذاب و متعاقب آن ایجاد تنش کششی
تُردش اسیدیacid embrittlementواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تُردش هیدروژنی که براثر تمیزکاری اسیدی پدید میآید
تُردش خوردگیcorrosion embrittlementواژههای مصوب فرهنگستانکاهش شدید شکلپذیری فلز براثر حملۀ خوردگی که معمولاً بهصورت خوردگی مرزدانهای پدید میآید
تُردش قلیاییcaustic embrittlementواژههای مصوب فرهنگستانشکست فلزات در محلولهای قلیایی بهموجب تأثیر همزمـان خوردگی و تنش کششی
تُردش لحیمیsolder embrittlementواژههای مصوب فرهنگستانکاهش خاصیت مکانیکی یک فلز یا آلیاژ به دلیل نفوذ موضعی فلز مذاب در اطراف مرزِ دانهها براثر لحیمکاری
آزمون آشکارسازی تُردشembrittlement-detector testواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آزمون خوردگی شتابیافته برای تعیین میزان تردکنندگی آب در دیگهای بخار