تنک مایهلغتنامه دهخداتنک مایه . [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) که سرمایه ٔ مالی یا علمی او کم است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : نه درخورد سرمایه کردی کرم تنک مایه بودی از آن لاجرم .
اَبرکمانcloudbowواژههای مصوب فرهنگستانکمانی مدور و بزرگ و کمرنگ که براثر نور تابیده به اَبر یا مِه یا تُنُکمِه ایجاد میشود متـ . مِهکمان fogbow تُنُکمِهکمان mistbow سپیدکمان white rainbow