تکانهلغتنامه دهخداتکانه . [ ت ِ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ده پیراست که در بخش حومه ٔ شهرستان خرم آباد واقع است و 600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
يُطِيقُونَهُفرهنگ واژگان قرآنبرایشان طاقت فرساست (کلمه يطيقون از مصدر اطاقه است ، و اطاقه به معناي به کار بستن تمامي قدرت در عمل است که لازمه آن اين است که عمل نامبرده آنقدر دشوار باشد ، که همه نيروي انسان در انجامش مصرف شود ، در نتيجه معناي جمله و علي الذين يطيقونه اين است که هر کس روزه برايش مشقت داشته باشد)
تکانه 1impulse 1, impulsionواژههای مصوب فرهنگستان1. در نظریۀ روانکاوی، جنبش کارمایۀ روانی مربوط به سائقهای جنسی و پرخاشگری 2. در روانشناسی، میل و رغبت ناگهانی و ضروری به فعالیت فوری
تکانه 1impulse 1, impulsionواژههای مصوب فرهنگستان1. در نظریۀ روانکاوی، جنبش کارمایۀ روانی مربوط به سائقهای جنسی و پرخاشگری 2. در روانشناسی، میل و رغبت ناگهانی و ضروری به فعالیت فوری
تکانه 2momentumواژههای مصوب فرهنگستانکمیتی بُرداری که در مکانیک کلاسیک عبارت است از حاصلضرب جِرم جسم در سرعت آن
خودصداهای تکانهایshaken idiophonesواژههای مصوب فرهنگستانخانوادهای از خودصداها که با تکان دادن آنها صدا تولید میشود
پَسار تکانهایmomentum drag, ram dragواژههای مصوب فرهنگستانپَسار ناشی از تغییر در تکانۀ هوای ورودی به مجاری جانبی یا غیرکوبشی (non-ram inlet)
تکانه 1impulse 1, impulsionواژههای مصوب فرهنگستان1. در نظریۀ روانکاوی، جنبش کارمایۀ روانی مربوط به سائقهای جنسی و پرخاشگری 2. در روانشناسی، میل و رغبت ناگهانی و ضروری به فعالیت فوری
تکانه 2momentumواژههای مصوب فرهنگستانکمیتی بُرداری که در مکانیک کلاسیک عبارت است از حاصلضرب جِرم جسم در سرعت آن
عملگر تکانهmomentum operatorواژههای مصوب فرهنگستانعملگری هرمیتی (Hermitian operator) که بر تابع موج ذره اثر میکند و ویژهمقدار آن تکانۀ قابلاندازهگیری ذره را به دست میدهد