تکاکرةلغتنامه دهخداتکاکرة. [ ت َ ک ِرَ ] (ع اِ) ج ِ تکر تُکَّر یا تَکﱡر و تکری . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). رجوع به این دو کلمه شود.
تکرلغتنامه دهخداتکر. [ ت ُک ْ ک َ / ت َک ْ ک ُ ] (اِخ ) دهی است به اسفل بغداد. || یکی از سرهنگان سند. ج ، تکاکرة. (منتهی الارب ). رجوع به ماده ٔ بعد و تکری شود.