تکنیکلغتنامه دهخداتکنیک . [ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) کلمه ٔ فرانسوی متداول در زبان فارسی امروزی ، فنی . کار فنی . (از فرهنگ فارسی معین ). اصول صنعت یا علم یا هنر و یا حرفه ای . اسلوب خاص علم یا هنر یا صنعتی . فن . اصول فنی . (از لاروس ).
تکنیکفرهنگ فارسی معین(تِ) [ فر. ] (اِ.) فنی ، کار فنی ، مجموعة روش هایی که بر شناخت علمی مبتنی است ، فن (فره ).
پلی تکنیکفرهنگ فارسی معین(پُ تِ) [ فر. ] (اِ.) مؤسسة آموزش عالی معمولاً شامل چند دانشکدة فنی و صنعتی .
پلی تکنیکفرهنگ فارسی معین(پُ تِ) [ فر. ] (اِ.) مؤسسة آموزش عالی معمولاً شامل چند دانشکدة فنی و صنعتی .
پلی تکنیکفرهنگ فارسی معین(پُ تِ) [ فر. ] (اِ.) مؤسسة آموزش عالی معمولاً شامل چند دانشکدة فنی و صنعتی .