ترکانلغتنامه دهخداترکان . [ ت ِ ] (ع مص ) گذاشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تَرک . (ناظم الاطباء). واگذاشتن . (از اقرب الموارد). || ترک کردن (از اضداد). (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از المنجد). و رجوع به ترک شود.
ترکانلغتنامه دهخداترکان . [ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان الموت که در بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین و در 9 هزارگزی جنوب خاوری معلم کلایه و 46 هزارگزی راه عمومی قرار دارد. کوهستانی و سردسیر است و 69<
ترکانلغتنامه دهخداترکان . [ ت َ ] (اِ) لقب زنان از عالم بی بی و بیگمه . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : کار ترکانست نی ترکان بروجای ترکان خانه باشد، خانه شو. مولوی .|| ملکه یا از نزدیکان زنانه ٔ شاه از مادر و جز آن . (یادداشت بخط مرحوم