دولت تیمارگرnanny stateواژههای مصوب فرهنگستاندولتی که مراقبت شهروندان را از گهواره تا گور بر عهده دارد
تمریرلغتنامه دهخداتمریر. [ ت َ ] (ع مص ) تلخ گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). تلخ کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گستردن بر روی زمین . (از اقرب الموارد).
دولت تیمارگرnanny stateواژههای مصوب فرهنگستاندولتی که مراقبت شهروندان را از گهواره تا گور بر عهده دارد
مهترفرهنگ مترادف و متضاد۱. بزرگ، پیشوا، رئیس، سرور، کلانتر، محتشم، نقیب ۲. تیمارگر اسب، نگهبان اسب ≠ کهتر
خدمتگزار، خدمتگزارفرهنگ مترادف و متضاد۱. بنده، پیشکار، خادم، خدمتکار، نوکر ≠ ارباب، مخدوم ۲. کارمند، مستخدم دولت ۳. چاکر ۴. پرستار، تیمارگر ۵. کسی که خدمت میکند
دولت تیمارگرnanny stateواژههای مصوب فرهنگستاندولتی که مراقبت شهروندان را از گهواره تا گور بر عهده دارد