تیمناکلغتنامه دهخداتیمناک . (ص ، اِ) مواسات باشد و آن معاونت یاران و دوستان و مستحقین کردن است . (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). مشفق و مهربان و دستگیر. (ناظم الاطباء).
تمنکلغتنامه دهخداتمنک . [ ت َ م َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چاپلق که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
تیمنکلغتنامه دهخداتیمنک . [ م َ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان جام است که در بخش تربت جام شهرستان مشهد واقع است و 353 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).