تاکسلغتنامه دهخداتاکس . (فرانسوی ، اِ) نرخ و مالیات هر چیزی . این لفظ از زبان فرانسه است و در فارسی مستعمل ولیکن جزء زبان فارسی نشده است . (فرهنگ نظام ). || نرخ مقطوع و معین . || در تداول عوام ، مزد مقطوع زنان روسپی .
تاکیسلغتنامه دهخداتاکیس . (اِخ ) قلعه ای در مرزهای بلاد روم است که سیف الدوله در آنجا غزا کرد. ابوالعباس صفری گوید:فما عصمت تاکیس ُ طالب عصمةو لاطمرت مطموة شخص هارب .(معجم البلدان چ بیروت ج 2 جزء 5</span