ثمان کهرهلغتنامه دهخداثمان کهره . [ ] (اِخ ) نام محلی است که چنگیزخان آنجا پس از مخالفت با اونک خان طغرل و ظفر بر او در سال 599 هَ . ق . که سال عمرش به 49 رسیده بود بر تخت خانی برآمد. (حبیب السیر ج 2</sp
یتمانلغتنامه دهخدایتمان . [ ی َ ] (ع ص ) یتیم .(منتهی الارب ) (آنندراج ). کودک بی پدر مادام که به سن بلوغ نرسیده باشد. ج ، یتامی . (ناظم الاطباء). بی پدر.
تیماژنلغتنامه دهخداتیماژن . [ ژِ ](اِخ ) خطیب و دانشمند فن بلاغت و بدیع و تاریخ دان یونان قدیم که در قرن اول پیش از میلاد مسیح در اسکندریه متولد شد. (از لاروس ).
تیمانلغتنامه دهخداتیمان . (اِخ ) (صحرای جنوبی ) 1 - اول زاده ٔ الیفاز. سفر پیدایش 36:11. 2 - ملکی که به اسم اول زاده ٔ الیفاز مسمی شد و اهالیش بواسطه ٔ حکمت و
طماندیکشنری عربی به فارسیاطمينان دادن , بيمه کردن , مجاب کردن , دوباره اطمينان دادن , دوباره قوت قلب دادن
تابوقالغتنامه دهخداتابوقا. (اِخ ) تایانک خان بن اینانج خان حاکم نایمان . از امرای مغول که بدست چنگیزخان مغلوب و کشته شد: چون چنگیزخان بر اونک خان ظفر یافته قوم قرایت را مطیع و منقاد ساخت در تنگوزئیل 599 هَ . ق . در موضع ثمان کهره بر تخت خانی نشسته علم اقتدار بر
دره عثمانلغتنامه دهخدادره عثمان . [ دَرْ رَ ع ُ ](اِخ ) دهی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان .واقع در 24هزارگزی جنوب شهر تویسرکان و 4 هزارگزی جنوب برگچه ، با 480 تن سکنه . آب آن از چشمه و ز
حافظ عثمانلغتنامه دهخداحافظ عثمان . [ ف ِ ع ُ ] (اِخ ) یکی از مشاهیر خوشنویسان . وی در استانبول نشو و نما یافت و در شیوه ٔ خط از شیخ حمداﷲ استاد خود درگذشت و خط او دلرباتر از خط استاد است . وفات وی در سنه ٔ1110 هَ . ق . بود و او در صحن تکیه ٔ قوجه مصطفی پاشامدفون گ
حافظ عثمانلغتنامه دهخداحافظ عثمان . [ ف ِ ع ُ ] (اِخ ) یکی از ناشرین کتب علمی و ادبی در اوایل قرن چهاردهم هجری در استانبول . کتابهای چاپ حافظ عثمان تاکنون شهرت دارد.
شاه عثمانلغتنامه دهخداشاه عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) قاتل شهاب الدین محمود و از اقربای وی بود. (از حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 420).