ثومةلغتنامه دهخداثومة. [ ث ِ وَ م َ ] (ع اِ) درختی است بزرگ بی بار خوش بوی تر از آس و از آن مسواک سازند و آن در بثراء روید.
تومةلغتنامه دهخداتومة. [ م َ ] (ع اِ) دانه ٔ مروارید. || مهره ٔ سیمین . ج ، توم ، تُوَم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دانه ٔ سیمین مانند مروارید.(از اقرب الموارد). مهره ٔ سیمین . (مهذب الاسماء). رجوع به توم شود. || گوشواره ای که در آن دانه ٔ بزرگ باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج )
تومیةلغتنامه دهخداتومیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) (از «وم ء») اشاره کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به تومئة شود.
طومةلغتنامه دهخداطومة. [ م َ ] (ع اِ) مرگ . || سختی . || سنگ پشت ماده . (منتهی الارب ). سلحفاة. (فهرست مخزن الادویه ).
جرثومةلغتنامه دهخداجرثومة. [ ج ُ م َ ] (ع اِ) اصل و بن هر چیز. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (قطر المحیط) (متن اللغة) (ناظم الاطباء). جُرثوم . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط) (متن اللغة). جُرثُمَة. (متن اللغة) (منتهی الارب ). ج ،جَراثیم . (منتهی الارب ) (متن اللغة). اصل . ریشه . تخمه <span cl