آزمون یکدُمیone-tailed test, one-tailed hypothesis testواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آزمون فرض آماری که ناحیۀ رد آن فقط در یکی از دُمهای توزیع نمونهگیری آمارۀ آزمون قرار دارد متـ . آزمون یکطرفه one-sided test
هواگرد دُمسفید،دُمسفیدwhite-tailedواژههای مصوب فرهنگستانهواگردی فاقد نشان تجاری که یا آمادة فروش و اجاره است یا در نمایشگاه در معرض دید عموم قرار میگیرد
ثالثلغتنامه دهخداثالث . [ ل ِ ] (ع ص ، اِ) نعت فاعلی از ثلث . || سوم . || سه کننده . || شخص خارجی : و هر راز که ثالثی در آن محرم نشود هر آینه از اشاعت مصون ماند. (کلیله و دمنه ).- شخص ثالث ؛ در مرافعات آنکه نه مدعی و نه مدعی علیه است و دعوی
ثالثفرهنگ فارسی عمیدسوم.⟨ ثالث ثلاثه: [قدیمی]۱. سوم از سه.۲. [مجاز] در مسیحیت، هریک از اقنومهای سهگانه، شامل پدر، پسر، و روحالقُدُس.
تألدلغتنامه دهخداتألد. [ ت َ ءَل ْ ل ُ ] (ع مص ) متحیر گشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).