زیزکالغتنامه دهخدازیزکا. (اِخ ) قهرمان ملی بوهم که در حدود 1370 م . در «تروکنوو» متولد شد و به سرداری سپاه هوسیتها رسید و در حدود 1424 م . درگذشت . (از لاروس )... سرباز چک و از رهبران هوسیان . در سال <span class="hl" dir="ltr"
جوزقیلغتنامه دهخداجوزقی . [ ج َ / جُو زَ ] (ص نسبی ) منسوب به جوزق و جوزقه . || غوزه فروش . (دهار). رجوع به جوزقه شود. || منسوب به جوزق ، ناحیه ای به نیشابور. (انساب سمعانی ). || منسوب به جوزق هرات . (انساب سمعانی ). رجوع به جوزق شود.
جوزقهلغتنامه دهخداجوزقه . [ ج َ زَ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرولایت بخش سرولایت شهرستان نیشابور دارای 227 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول عمده ٔ آن غلات و شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
جوزقةلغتنامه دهخداجوزقة. [ ج َ زَ ق َ ] (معرب ، اِ) جوزغه . گوزغه . غوزه . گوزه . گرزک . غوزه ٔ بازشده ٔ پنبه ٔ رسمی که هنوز وش را از آن بیرون نیاورده باشند. کتو. (فرهنگ فارسی معین ).