زارویلغتنامه دهخدازاروی . (اِخ ) نام موبدی است که در زمان یزدگرد بوده است . (لغات شاهنامه ٔ فردوسی تألیف دکتر شفق ) (فهرست ولف ) : یکی موبدی بود زاروی نام بجان از خرد برنهاده لگام .(شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص <span class="hl" d
تخلیۀ جاروییbrush dischargeواژههای مصوب فرهنگستانتخلیۀ الکتریکی جسم رسانا وقتی که اختلاف پتانسیل بین این جسم و محیط اطراف آن از حد معینی بیشتر است، ولی در حدی نیست که جرقه تولید کند
زورگویلغتنامه دهخدازورگوی . (نف مرکب ) مفتری و دروغگوی . (آنندراج ). افتراکننده و بهتان نهنده و دروغگوی . (ناظم الاطباء).