جانبینگارهlaterolog, guard log, focused logواژههای مصوب فرهنگستاننگارۀ مقاومتویژهای که معمولاً خاص گلهای نمکی است و با گمانهای کانونیشده بهوسیلۀ الکترودهای محافظ به دست میآید
جانبیلغتنامه دهخداجانبی . [ ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب بجانب یعنی طرفی و کناری . (ناظم الاطباء). پهلویی .
خُردجانبینگارهmicrolaterologواژههای مصوب فرهنگستاننگارۀ خُردمقاومتویژهای که از جریان کانونیشدۀ زیرساختی به دست میآید