لغتنامه دهخدا
جایگاه . (اِ مرکب ) مکان استقرار. (بهار عجم ) (آنندراج ). مکان . مسکن . خانه . مقام . منزل . هر محلی که در آنجا چیزی ثابت شود. محلی که شامل چیزی باشد. (ناظم الاطباء). جایگه . جای . محل . جا. مَقَرّ. حَیَّز. مَوضِع. مَوطِن . مَوقِع. مَعان . مَعدِن . (از تفلیسی ). مَسَکن . (ربن