لغتنامه دهخدا
جبجبة. [ ج َ ج َ ب َ ] (ع اِ) سنگ بزرگ که بر سر چاه باشد. (منتهی الارب ). || زنبیل چرمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || شکنبه . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات از نصاب ). || پوست پهلوی شتر که آنرا از گوشت قیمه و روغن گوسپند و مانند آن پر سازند. (منتهی الارب ). || چیزی است از پوس