جحیناءلغتنامه دهخداجحیناء. [ ج ُ ح َ ] (ع اِ) در ترکیب ذیل بکار رفته .- جحیناء القلب و لُویجأه ؛ آنچه لازم قلب باشد از شک و حاجت و مانند آن . (منتهی الارب ). آنچه لازم قلب باشد. (از اقرب الموارد).
اخترCannaواژههای مصوب فرهنگستانتنها سردۀ اختریان با حدود 50 گونه که بومی مناطق جنوبی امریکای شمالی است
گرمخانه 2saunaواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی ویژه با حرارت زیاد که ورزشکاران و افراد عادی معمولاً برای کاهش وزن از آن استفاده میکنند
جهنیلغتنامه دهخداجهنی . [ ج ُ نی ی ] (ع ص ) لیلة جهنی ؛ شب قدر و آن شب بیست وسوم از ماه رمضان است . (ذیل اقرب الموارد).