جذبندهabsorberواژههای مصوب فرهنگستانهر ماده با مقطع جذبِ نوترون زیاد که بتوان از آن در تنظیم آهنگ واکنش هستهای استفاده کرد
جذبندگی جوّatmospheric absorptance, atmospheric absorbtivityواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری برای نشان دادن میزان جذب نور توسط مواد شیمیایی مختلف در جوّ
جذبندگی سطحsurface absorptance, surface absorbtivityواژههای مصوب فرهنگستانمعیاری برای نشان دادن میزان جذب نور توسط مواد شیمیایی مختلف در سطح
پوشش صوتگیرanechoic tileواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بازتابندۀ سوناری یا جذبندۀ صدا برای مغشوش ساختن امواج برگشتی